تقدیم به تمام عاشقان

تقدیم به تمام عاشقان

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 111
بازدید ماه : 2399
بازدید کل : 32808
تعداد مطالب : 577
تعداد نظرات : 279
تعداد آنلاین : 1


هنر عشق

آشنایان طریقت عشق، در دنیا اندک‌اند.
به همین دلیل است که مردم دنیا
در بیراهه‌های احساس بدبختی، سرگردانند.
همه دوست دارند عشق را تجربه کنند،
همه دوست دارند عاشق باشند،
همه دوست دارند محبوب و معشوق باشند،
اما هیچ‌کس زحمت آموختن هنر عاشقی را
بر خود هموار نمی‌کند.
عاشقی، هنر بزرگی است.
تو با استعداد بالقوهٔ عاشقی به دنیا می‌آئی،
اما این استعداد را باید به فعلیت برسانی.
باید استعداد بالقوهٔ عشق ورزیدن،
جامهٔ واقعیت بر تن کند.
اولین شرط عاشقی،
بیداری است.
مردم در خواب غفلت‌اند، آنان طالب عشق‌اند.
اما از آنجا که در خواب غفلت، روزگار می‌گذرانند،
تلاششان نتیجهٔ عکس می‌دهد.
آنان عشقشان را نابود می‌کنند،
آنان توان بالقوهٔ عشق ورزیدن را در خود زندانی می‌کنند،
آنگاه در فضای ابری و گرفتهٔ یک زندگی یکنواخت و ملال‌آور،
دچار احساس بدبختی می‌شوند.
آنان سرنوشت خویش را مقصر می‌دانند،
خدا را مقصر می‌دانند،
زمین و زمان را مقصر می‌دانند،
جز خود را.
کسی که بیدار شده است.
هیچ‌کس‌ را جز خود مقصر نمی‌داند،
زیرا نیک می‌داند که
امیالش با اعمالش هم‌خوانی ندارند،
او می‌داند که امیال و اعمالش در تناقض‌اند.
مجنون دلش رو به‌سوی خانهٔ لیلا دارد،
اما نافهٔ اراده‌اش به‌سوی طویله
و به جانب کرهٔ خواهش‌های روزمرهٔ خود می‌چرخد.
بدین‌سان، مجنون دل،
نه به خانه پُرشوکت لیلای عشق می‌رسد،
بلکه خود را در طویلهٔ ملال‌آور و بویناک زندگیِ روزمره می‌یابد.
نخستین شرط عاشقی، بیداری است.
هنر بیداری،
آستانهٔ ورود به کاخ پرشکوه هنر عشق ورزیدن است.
هنر عشق ورزیدن،
رمز سعادتمندانه زیستن است.

منبع: ”عشق پرنده‌ای آزاد و رها“ - ”اوشو“، مترجم: ”مسیحا برزگر“


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: امید و آرزو تاريخ: 26 آبان 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

مغرورانه اشك ريختيم چه مغرورانه سكوت كرديم چه مغرورانه التماس كرديم چه مغرورانه از هم گريختيم غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند هديه شيطان را به هم تقديم كرديم هديه خداوند را از هم پنهان کرديم .

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to razeeshgh.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com